تغییر زندگی شما میتواند ترسناک و هیجانانگیز باشد اما بیش از هر چیز برای رشدتان لازم است. اکثر مردم روزی به نقطهای میرسند که باید در زندگی خود تغییری ایجاد کنند تا از نظر شخصی یا حرفهای رشد کنند اما تشخیص اینکه چه زمانی برای ایجاد این تغییر آماده هستید، دشوار است. پس چگونه شما متوجه میشوید که زمان آن فرا رسیده است که آماده تغییر زندگی خود هستید؟ از طرف دیگر از خودم میپرسیم، برای تغییر زندگی از کجا شروع کنم؟
همیشه زمانی به قسمت سرازیری زندگی نزدیک میشویم، حداقل یک نشانه را احساس میکنیم و این زنگ خطری است که باید به فکر نجات خودمان باشیم. در این مطلب قصد داریم شما را با ۷ نشانه آشنا میکند که به شما نشان میدهد برای برداشتن گام بعدی آماده هستید و چه کارهایی باید انجام دهید.
نشانه اول: انگیزه شما از بین رفته است
همه انسانها چیزی دارند که باعث میشود به سمت جلو حرکت کنند. هدفی که باعث میشود با وجود اینکه دوست دارند تا دیر وقت بخوابند، ساعت ۵ صبح از خواب بیدار شوند. انگیزهای که آنها را وادار میکند رویدادهای اجتماعی را کنار بگذارند زیرا هدف آنها نیاز دارد که تمام شب را بیدار بمانند یا شاید برعکس باشد و شما در رویدادهای اجتماعی شرکت کنید تا نزدیکان خود را خوشحال کنید.
گاهی اوقات حس میکنید یک منبع انرژی مثبتی درون شما احساس میشود که برای لمس موفقیت تبدیل به سوخت موشک انگیزهتان شده است اما زمانی که انگیزه از دست رفت، دیگر نمیتوانید به راه خود ادامه دهید و انگیزه خود را از دست خواهید داد.
اگر به طور ناگهانی حس کردهاید که دیگر خبری از این انرژی و شادابی نیست، این موضوع یک نشانه است و باید از خود بپرسید که برای تغییر زندگی از کجا شروع کنم. این اتفاق میتواند نیازها یا خواستههای شما باشد که تغییر کرده است. نکته مهم این است که اگر دیگر همان انگیزه را ندارید، وقت آن است که کاری در مورد آن انجام دهید.
به ما آموختهاند که حتی زمانی که شرایط سخت میشود به راه خود ادامه دهیم اما اشکالی ندارد که خود را تغییر دهید و دوباره مسائل مختلف را تعریف کنید. این صحبتها در مورد تسلیم شدن نیست. اشاره ما در مورد توقف و ارزیابی مجدد است که آیا هنوز هم همان چیزها را در زندگی میخواهید.
گاهی اوقات ممکن است متوجه شوید که هنوز هم همان اهداف را میخواهید اما راهی که در حال انجام آن هستید برای شما کارساز نیست.
کریس ساکا، یک سرمایهگذار و کارآفرین موفق، زمانی که احساس کرد انگیزهاش از بین میرود، به کارهای مختلفی همچون مسافرت پرداخت. او همچنان اهداف یکسانی داشت اما نیاز به تغییر در زندگی خود را برای بازگرداندن طرز فکر درست توصیف کرد:
من میخواستم وقت داشته باشم که تمرکز کنم، چیزهایی را که میخواستم یاد بگیرم، آنچه را بسازم که میخواستم و واقعا روی روابطی تمرکز کنم که میخواستم رشد کنند. نه اینکه فقط روزها پشت سرهم بگذرد و من دست روی دست بگذارم.
اگر هنوز هم همان اهداف را میخواهید، پس همان کاری را انجام دهید که کریس ساکا انجام داد و روال روزانه خود را تغییر دهید. اگر چیزهای جدیدی میخواهید، شاید وقت آن رسیده است که کار را کنار بگذارید و کمی استراحت کنید یا در زندگی شخصی خود تغییری ایجاد کنید.
صحبتها ما اصلا به این معنا نیست که شما شکست خوردهاید. شما آماده هستید تا روی آنچه مهم است تمرکز کنید. پس همین الان اهداف خود را دوباره نگاه کنید و یک فنجان نوشیدنی مورد علاقهتان را درون ماگ فانتزی نوش جان کنید، خوب است گاهی خودتان را مهمان کنید.
نشانه دوم: حداقل روزی یک بار ناراضی هستید
ما تمایل داریم که ناراحتیها را نادیده بگیریم زیرا ناراحت شدن یا کمی احساس ناراحتی احساس طبیعی است. درسته، طبیعی است اما اگر هر روز احساس ناراحتی میکنید و معمولا حتی بدون اینکه دقیقا دلیل آن را بدانید، این یک نشانه است و باید برای تغییر زندگی خود فکری کنید.
یک کار، یک شغل یا یک رابطه میتواند هم بخشنده و هم خسته کننده باشد و اغلب هر دو حالت را همراه خود دارد. در حالی که باید مبارزه خاصی را تجربه کنیم، مجبور نیستیم ناراضی بودن را بپذیریم. در ادامه یک تست کوچک وجود دارد که میتوانید به راحتی انجام دهید:
به کارهایی که هر روز انجام میدهید و به کارهایی که به خودتان محول کردهاید، نگاهی بیندازید. چند تا از این کارها را برای خودتان انجام میدهید؟ و چند کار را برای راضی نگه داشتن دیگران انجام میدهید؟ هر چند وقت یکبار باید یک قدم به عقب برگردیم و به لیست کارهای خود نگاه کنیم. آیا با لیست کارهایی از دیگران سر و کار دارید یا لیست کارهای خودتان؟ یک تفاوت وجود دارد.
این موضوع را میتوان به راحتی درک کرد اما باید به خاطر داشته باشید که اصل حرف ما درباره خودخواهی یا تنبل بودن نیست. اگر به صورت روزانه ناراضی هستید، در درازمدت نیز نمیتوانید دیگران را خوشحال کنید.
اگر هر روز ناراضی هستید، وقت آن است که این میزان ناراضی بودن را به عنوان نشانهای از اینکه در مورد خوشبختی خود در حال انجام کار اشتباهی در زندگی خود هستید، بشناسید. شاید قبلا درست به نظر میرسید اما واضح است که دیگر هیچ فایدهای برای شما ندارد. شما برای تغییر آماده هستید یا اگر احساس میکنید فردی در اطرافتان چنین احساسی دارد، او را به درستی راهنمایی کنید.
نشانه سوم: افراد اطراف شما در حال تغییر هستند
چمن آن طرف خیابان همیشه سبزتر نیست (حداقل در بیشتر مواقع). اگر بخواهیم سادهتر بیان کنیم، نباید روزانه خودمان را با افراد اطرافمان مقایسه کنیم اما بد نیست هر چند وقت یک بار نگاهی بیندازیم.
افرادی که پیرامون شما قرار میگیرند، اغلب بازتابی از خودتان هستند. اگر در مرحلهای هستید که اکثر دوستان شما همیشه بیرون رفتهاند و ناگهان شروع به تمرکز روی کار و خانواده میکنند، ممکن است این یک نشانه باشد.
این موضوع به هیچ وجه به این معنی نیست که اگر هنوز احساس رضایت و خوشنودی دارید، باید زندگی خود را تغییر دهید. اما اگر سرتان را بچرخانید و متوجه تغییری در اطرافتان شوید و این امر باعث شود در مورد چیزها تجدید نظر کنید، احتمالا نشانهای از آمادگی شما برای تغییر است.
نشانه چهارم: شما خسته هستید
شاید تصور کنید که زندگی سالمی را تجربه میکنید و سرشار از سرگرمی و موارد دیگر است. اما هر روز احساس بیحوصلگی را تجربه میکنید که خود این احساس میتواند یک نشانه باشد و وقت آن است که از خود بپرسید، برای تغییر زندگی از کجا شروع کنم. بین بیدار شدن در روز جمعه و ندانستن چه کاری باید انجام دهید و هر روز بیدار شدن و احساس کسالت کردن تفاوت وجود دارد.
شاید دیگر در شغل خود احساس چالش نمیکنید یا تصور معمولی شما از سرگرمی فرق کرده است و دیگر لذتهای مختلفی را تجربه نمیکنید که قبلا انجام میدادید. برای بررسی خودتان وقت بگذارید. آیا شما فقط حوصله ندارید؟ یا آیا در زندگی خود به چیز دیگری نیاز دارید؟ به عنوان مثال، یک اسباب بازی جدید و متفاوت میتواند حس تازگی به فرزندتان بدهد و او را از این حالت کسالتوار خارج کند.
انسانها توسط عادات و روالهایی اداره میشوند که تغییر آنها را سخت میکند. همچنین باعث میشود خیلی بیشتر از زمان مورد نیاز در موقعیتهای بد بمانیم. همیشه در ابتدا سخت است اما شما میتوانید آن را انجام دهید! یک مقدار ایمان داشته باشید و زندگی خود را تغییر دهید.
نشانه پنجم: شما استرس دارید
استرس احتمالا یکی از رایجترین نشانههایی است که نشان میدهد نیاز به تغییر دارید، اما میتواند یکی از نشانههایی باشد که واکنش به آن سختترین تغییر ممکن است. زیرا وقتی استرس دارید، به طور خودکار در مورد ایجاد تغییر احساس اضطراب میکنید.
مقابله با استرس میتواند سخت باشد اما خوشبختانه انواع مختلفی از راه حلها برای مقابله با آن وجود دارد. اغلب به امتحان راههای مختلف و کشف اینکه چه چیزی برای شما مفید است، ختم میشود.
اما گاهی اوقات تنها کاری که باید انجام دهید این است که بفهمید چه چیزی باعث استرس شما میشود و آیا ارزش آن را دارد یا خیر. اگر استرس به یک نشانه خلاصه میشود، پس باید آن را بپذیرید و تغییری در زندگی خود ایجاد کنید، زیرا به وضوح آماده هستید. گاهی اوقات نوشیدن محصولات ارگانیک مانند دمنوش گل گاوزبان میتواند به کنترل استرس و نگرانی شما کمک کند.
نشانه ششم: شما می ترسید
همه با ترس زندگی میکنند و بیشترین سهم ترس متعلق به کسانی است که میترسیم آنها را از دست بدهیم. مورد بعدی به شغل و حرفه یک فرد ربط دارد که باعث ایجاد ترس میشود. پس اگر بخواهیم عمیقتر نگاه کنیم، کل زندگی ما پر از اتفاقات ترسناک است.
بهترین ترفند در مقابله با ترس این است که منشا آن را کشف کنیم و دقت کنیم که بعد از ترسیدن چه اتفاقی برای ما میفاتد. ترسیدن اشکالی ندارد اما زندگی همراه با ترس دائمی مشکلی ندارد. اگر در مورد یک چیز خاص میترسید یا فقط به طور روزانه احساس اضطراب میکنید، وقت آن است که درک بهتری از جایی داشته باشید که ترس از آن آمده است و همچنین آن را به عنوان یک نشانه مشاهده کنید.
وقتی از قبل میترسید، فکر کردن به ایجاد تغییر در زندگی میتواند دشوار باشد اما ترس را پشت سر بگذارید و بدانید که میتوانید در این حالت ذهنی بمانید یا از آن عبور کنید. سعی کنید آیندهای را تجسم کنید که در آن ترس دیگر وجود ندارد و از آن به عنوان ابزاری برای تصمیم گیری سخت در حال حاضر استفاده کنید و زندگی خود را برای بهتر شدن تغییر دهید.
نشانه هفتم: هیچ محرکی در زندگی شما وجود ندارد
انسانها در زندگی روزمره خود به انگیزه نیاز دارند زیرا در مواقعی احساس ترس، استرس و ناراحتی خواهیم کرد. اگر پیش خودتان تصور میکنید که دیگر آن انگیزه سابق را در زندگی خود ندارید، وقت آن است که از خود بپرسید، برای تغییر زندگی از کجا شروع کنم.
چیزی که شما را در گذشته سوق داده یا ضربان قلب شما را تندتر کرده است، ممکن است دیگر این کار را برای شما انجام ندهد. قبل از اینکه به حالت ذهنی ذکر شده قبلی برسید، شما میتوانید از همه چیز جلوتر رفته و اینعدم تحریک را در اسرع وقت به عنوان یک نشانه تشخیص دهید.
سخن پایانی
همه تغییرات سخت هستند و نباید آنها را ساده تلقی کرد اما ما باید تغییرات را مثبت ببینیم تا (همانطور که اغلب در ابتدا انجام میدهیم) به عنوان یک محرک منفی به تغییرات بنگریم. تغییر زندگی شما میتواند سخت باشد اما ارزشش را دارد.
زمانی که تصمیم گرفتید زندگی خود را تغییر دهید، در آغاز کار آسانی نخواهد بود. سعی کنید از عبارتی استفاده کنید که به شما انرژی مثبت میدهد. نیازی نیست برای تغییرات مقدمات مفصلی در نظر بگیرید، کافی است از همین امروز شروع کنید. حتی اضافه کردن شمع و خوشبو کننده هوا هم میتواند در موارد پر استرس شما را آرام کند تا تغییرات را با موفقیت پشت سر بگذارید.
این موضوع به شما کمک میکند هر چیزی موقتی را به خاطر بسپارید که در حال حاضر احساس میکنید. اما اگر شجاعت ایجاد تغییر را پیدا نکنید، احساسات و عواطف منفی که با آنها سر و کار دارید، وجود خواهند داشت.